تفسیر جزء 30 سوره زلزله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
«1» إِذَا زُلْزِلَتِ الأَرْضُ زِلْزَالَهَا «2» وَأَخْرَجَتِ الأَرْضُ أَثْقَالَهَا «3» وَ قَالَ الإِنسَانُ مَا لَهَا «4» یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا «5» بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا «6» یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً لِّیُرَوْاْ أَعْمَالَهُمْ «7» فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ «8» وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ
آن گاه که زمین به لرزش شدید خود لرزانده شود. و زمین بارهاى سنگین خود را بیرون افکند. و انسان بگوید: زمین را چه شده است؟ (که اینگونه سخت مىلرزد). در آن روز زمین خبرهاى خود را بازگو کند. چرا که پروردگارت به آن وحى کرده است. در آن روز مردم به طور پراکنده (از قبرها) بیرون آیند تا کارهایشان به آنان نشان داده شود. پس هر کس به مقدار ذرّهاى کار نیک کرده باشد همان را ببیند. و هرکس هم وزن ذرهاى کار بد کرده باشد آن را ببیند.
نکتهها:
مراد از «اثقالها»، مردگان هستند که در قیامت، زمین آنها را بیرون مىافکند. چنانکه در آیهاى دیگر مىفرماید: «و القت ما فیها و تخلّت»(217)
حضور مردم در قیامت بطور پراکنده است. چنانکه در آیات دیگر مىفرماید: «اشتاتاً»، «کانّهم جراد منتشر»(218)، «کالفراش المبثوث»(219) حضور متفرق مردم در قیامت یا به خاطر آن است که هر کس همراه رهبرى که در دنیا انتخاب کرده، مىباشد یا آنکه خوبان و بدان از یکدیگر جدا مىشوند.
با اراده خدا در قیامت، جمادات نیز به سخن مىآیند، نه فقط زمین، بلکه اعضاى بدن انسان علیه او گواهى مىدهند. «و قالوا لجلودهم لم شهدتم علینا قالوا انطقنا اللّه الّذى انطق کلّ شىء»(220)
در روایات آمده است که در مکانهاى مختلف نماز بخوانید، زیرا آن مکان در قیامت براى شما شهادت مىدهد.(221)
در روایت دیگرى آمده است که در بیابانها نیز اذان بگویید، زیرا به هر سنگ و کلوخى که صداى شما برسد، گواه قیامت شماست.
حضرت علىعلیه السلام پس از آنکه بیت المال را تقسیم مىکرد، دو رکعت نماز مىخواند و به زمین خطاب مىکرد: «اشهدى انّى ملئتک بحقّ و فرغتک بحق»(222) اى زمین گواهى بده که من تو را از بیت المال بر اساس حق پر کردم و سپس بر اساس حق خالى کردم.
در روایات است که نحوه خبر دادن زمین این گونه است که مىگوید: فلانى در فلان زمان فلان عمل را روى من انجام داد.(223)
«مثقال» از «ثقیل» به معناى میزان سنگینى است و کلمه «ذرّة» یا به معناى کوچکترین مورچه است و یا به معناى ذرات سبک پراکنده در هوا. البته امروز به اتم نیز ذرّه مىگویند. ولى به هر حال مراد از آن کوچکترین واحد وزن است.
در روایات مىخوانیم: مرد عربى وارد مسجد پیامبر اکرم شد و گفت: «علّمنى بما علمک اللّه» از آنچه خدا به تو یاد داده مرا یاد بده! حضرت شخصى را مأمور آموزش قرآن به او کردند. معلم براى او سوره اذا زلزلت... را خواند، همین که به آیه «فمن یعمل مثقال...» رسید، مرد عرب گفت: «کفانى» مرا بس است و سپس رفت. پیامبر فرمود: «رجع فقیهاً»(224)
در سوره لقمان نیز، لقمان به فرزندش مىفرماید: اگر به اندازه وزن خردلى عمل نیک یا بد داشته باشى، در دل سنگ یا در اوج آسمان یا در زمین باشد، خداوند در قیامت براى حساب مىآورد. «یا بنىّ انّها اِن تک مثقال حبّة من خردل فتکن فى صخرة او فى السموات او فى الارض یأت بها اللّه»(225)
گواهى و شهادت زمین در قیامت، بیانگر آن است که در همین حال، زمین آگاهانه کارهاى ما را درک مىکند و در آن روز با فرمان و وحى الهى بازگو مىکند.
جناب آقاى حسان در دیوان خود، آیات سوره زلزال را این گونه به نظم در آورده است:
این زمین در آن زمان پر بلا
ناگهان چون زلزلت زلزالها
از درونش اخرجت اثقالها
با تعجب قال الانسان مالها
مردگان خیزند بر پا کلّهم
تا همه مردم یروا اعمالهم
هر که آرد ذرّةً خیراً یره
یا که آرد ذرّةً شرّاً یره
آن زمان خورشید تابان کوّرت
کوههاى سخت و سنگین سُیّرت
آبها در کام دریا سجّرت
آتش دوزخ به شدت سعّرت
چون در آن هنگام جنّت ازلفت
خود بداند هرکسى ما احضرت
اضافه شدن زلزله به زمین «زلزالها» هم رمز عظمت زلزله است و هم رمز گستردگى آن در تمام زمین. در اولین آیه سوره حج نیز عظمت این زلزله مطرح شده است: «انّ زَلزلة الساعة شىءٌ عظیم» در خطبه 157 نهجالبلاغه نیز مىخوانیم: «عباد اللّه احذروا یوما تفحص فیه الاعمال و یکثر فیه الزلزال و تشیب فیه الاطفال» بندگان خدا! بترسید از روزى که در آن، تمام اعمال بررسى شود، زلزلهها زیاد مىشود و کودکان (به خاطر طولانى بودن یا سختى آن روز) پیر مىشوند.
پیامها:
1- زلزله بزرگ زمین در آستانه قیامت، امرى قطعى و حتمى است. «اذا زلزلت الارض زلزالها» (کلمه اذا در موردى بکار مىرود که امر قطعى باشد)
2- معاد جسمانى است. (جسم انسانها در زمین دفن شده که در قیامت خارج مىشود، نه روح آنها) «اخرجت الارض اثقالها»
3- قیامت روز تحیّر انسان است. «قال الانسان ما لها»
4- هستى شعور دارد. «یومئذ تحدث اخبارها»
5 - زمین از گواهان قیامت است. «یومئذ تحدّث اخبارها»
6- در قیامت راه هرگونه انکار بسته است. «یروا اعمالهم»
7- همه مردم در دادگاه عدل الهى یکساناند. «فمن یعمل... فمن یعمل...»
8 - کیفر و پاداش الهى، بر اساس عمل است. «فمن یعمل... فمن یعمل...»
9- عمل هر چه هم کوچک باشد، حساب و کتاب دارد. لذا نه گناهان را کوچک شمرید و نه عبادات را. «مثقال ذرّة»
10- تجسم و دیدن عمل در آن روز خود عذاب یا لذت است. «یره»
«والحمدللّه ربّ العالمین»
217) انشقاق، 4.
218) قمر، 7.
219) قارعه، 4.
220) فصّلت، 21.
221) تفسیر مجمعالبیان.
222) لئالى الاخبار، ج 5، ص79.
223) تفسیر نورالثقلین.
224) تفاسیر نمونه و نورالثقلین.
225) لقمان، 16.
منبع: http://gharaati.ir/show.php?page=books&book=87&pages=22