کسانی که جنگ با آنها جایز نیست،
همان طور که قبلا گفتیم یکی از شرایطی که مسلمین را وادار به جهاد با کافران میکند، پیمانشکنی آنها میباشد بنابر این اجازه جنگ با آن دسته از کافران که به مسلمانان پناهنده شده و یا با آنان عهد و پیمان بستهاند داده نشده است و خداوند مسلمانان را سفارش به صلح و همزیستی با این دسته از غیر مسلمانان فرموده است: ألا الذین یصلون ألی قوم بینکم و بینهم میثاق او جاؤکم حصرت صدورهم أن یقاتلوکم او یقاتلوا قومهم ولوشاءاللّه لسلطهم علیکم فلقاتلوکم فأناعتزلوکم فلم یقاتلوکم و ألقوا ألیکم السلم فما جعل اللّه لکم علیهم سبیلا. 38
مگر آنان، به قومی که میان شما با آنها عهد و پیمانی است پیوسته باشند یا این که بر این عهد نزد شما آیند که از جنگ با شما و با قوم خودشان که دشمنان شما هستند هردو خودداری کنند و از جنگ دلتنگ باشند، با این دو طایفه از کافران که در حقیقت به شما پناهندهاند نباید قتال کنید واگر خدا میخواست آنها را بر شما مسلمین مسلط میکرد تا با شما قتال میکردند.پس هرگاه از جنگ با شما کناره گرفتند و تسلیم شدند در این صورت خدا برای شما علیه آنها راهی نگشوده(جان و مالشان را بر شما مباح نکرده).
و أن احد من المشرکین استجارک فأجره حتی یسمع کلام اللّه ثم ابلغه مأمنه، ذلک بانهم قوم لا یعلمون. 39
و هرگاه یکی از مشرکان به تو پناه آورد که از دین آگاه شود به او پناه ده تا کلام خدا بشنود و پس از شنیدن سخن خدا او را بی هیچ خوف به مأمن و منزلش برسان زیرا که این مشرکان مردمی نادانند(اگر ایمن شده و آیات خدا بشنوند، باشد که ایمان آورند).
بنابراین خداوند مسلمانان را با گروههایی از مشرکان و کافران امر به مصالحه و همزیستی مسالمتآمیز فرموده است، این گروهها عبارتند از:کسانی که به مسلمانان حمله و تجاوز نمیکنند، کسانی که با دین خدا به مخالفت بر نخیزند، آنهایی که به اجرای سیاست نفاق و اذیت و آزار مسلمین نپردازند، کسانی که با مسلمانان پیمانی بسته و بر پیمان خود استوار مانده و یا به آنها پناهنده شدهاند، آنها که به قوانین اسلامی احترام گذاشته و به پرداخت جزیه میپردازند و کسانی که توبه کرده و تسلیم دین خدا شده 40 و دست از کفر و نفاق بردارند.
2-یک دسته دیگر از آیات قرآن کریم، آنهایی هستند که مسلمانان را به جهاد تشویق کرده و این امر را به عنوان یکی از صفات برجسته مؤمنین و یکی از ملاکهای علوّ درجه در اسلام میدانند.اینجا به بیان این قبیل آیات میپردازیم:
أن اللّه یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کأنهم بنیان مرصوص. 41
خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد کافران مانند سدّ آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست میدارد.
در دو آیه ذیل خداوند مجاهدین را نه تنها مؤمنین حقیقی دانسته بلکه آنان را نزد خداوند متعال دارای مقامی والا معرفی مینماید:
والذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیل اللّه والذین آووا ونصروا أولئک هم المؤمنون حقا لهم مغفره و رزق کریم. 42
وآنان که ایمان آوردند و هجرت گزیدند و در راه خدا کوشش و جانفشانی کردند و هم آنان که مهاجران را منزل دادند و از آنها یاری کردند، آنها بحقیقت اهل ایمانند و هم آمرزش خدا و روزی نیکوی بهشتی مخصوص آنهاست.
الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیل اللّه بأموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون. 43
آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
در این آیه جهاد و کشته شدن در راه خدا را سبب چشمپوشی از گناهان مسلمانان و دخول آنها در بهشت جاودان دانسته است:
و قاتلوا و قتلوا لا کفّرنّ عنهم سیئاتهم ولادخلنّهم جنّات تجری من تحتها الأنهار ثوابا من عنداللّه، واللّه عنده حسن الثواب. 44
(آنهایی که)جهاد کرده و کشته شدند همانا بدیهای آنان را بدیهای آنان را بپوشانیم و آنها را به بهشتهایی در آوریم که زیر درختانش نهرها جاری است، این پاداش از جانب خدا و نزد خداست پاداش نیکو.
در آیه دیگر خداوند خود را به عنوان خریدار جان و مال مؤمنین در قبال بهشت جاودان معرفی کرده و میفرماید:
أن اللهّ اشتری منالمؤمنین انفسهم و اموالهم بأن لهمالجنة، یقاتلون فی سبیل اللّه فیقتلون و یقتلون. 45
خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل برسانند و یا خود کشته شوند.
و در آیه زیر، قرآن بین خدا، رسول و جهاد در راه خدا با جوانب مادی زندگی دنیا و دلبستگیهای آن مقایسه کرده و آنها را بر تمامی لذّات دنیوی مرحّج دانسته است: قل إن کان آباؤکم و أبناؤکم و إخوانکم و أزواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من اللّه و رسوله و جهاد فی سبیله، فتربصوا حتی یأتیاللّه بأمره واللّه لا یهدی القوم الفاسقین. 46
بگو ای مردم اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود را و اموالی که جمع آوردهاید بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست میدارید، منتظر باشید که امر نافذ(و قضای حتمی)خدا جاری گردد و خدا فاسقان و بدکاران را هدایت نخواهد کرد.
آیاتی از قرآن کریم، کشتهشدگان در راه خدا را زنده دانسته و شهادت را بر تمامی تنعّمات مادی ترجیح میدهد و از این طریق مؤمنان را به جهاد و شهادت تشویق میفرماید، از آن جمله است:
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل اللّه امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. 47
البته مپندارید که شهیدان راه خدا بمردند، بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود.
و لئن قتلتم فی سبیل اللّه او متم لمغفرة من اللّه و رحمة خیر مما یجمعون. 48
(ای اهل ایمان)اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل شوید و آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد.
در آیاتی که در این قسمت تا اینجا مورد مطالعه قرار گرفت، نوعا خداوند مؤمنین را تشویق به جهاد و مبارزه در راه خویش فرموده است، در آیه زیر این امر به صورت دیگری متجلّی است و آن نسبت دادن غضب و خشم خداوند به کسانی است که در صحنه کارزار از دشمن ترسیده و از او روی برگردانند.
یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتمالذین کفروا زحفا فلا تولوهمالادبار.ومن یولهم یومئذ دبره ألا متحرفا لقتال او متحیزا ألی فئة فقد باء بغضب من اللّه و مأویه جهنم و بئس المصیر. 49
ای اهل ایمان، هرگاه با تهاجم و تعرض کافران در میدان کارزار روبرو شوید، مبادا از بیم آنها پشت کرده و از جنگ بگریزید.هرکه در روز جنگ به آنها پشت نمود و فرار کرد به طرف غضب و خشم خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است، خواهد بود.
3-گروهی از آیات قرآن کریم بیانگر امدادهای غیبی در پشتیبانی از مسلمین در جنگ بوده و مژده نصرت و یاری خداوند را به مؤمنین میدهند.امدادهای غیبی و نصرت و یاری خداوند به صور مختلفی میباشد که خداوند این صور را در آیات متعددی از قرآن مجید بیان فرموده است، ما در اینجا به مطالعه عمدهترین اشکال امدادهای غیبی میپردازیم.
خداوند در آیات متعددی بشارت و وعده پیروزی نهائی به مؤمنین را داده و کفار (49)-انفال:16 و 15.
و مشرکین را نهایتا ذلیل و شکست خورده، این امر به عنوان یکی از سنن الهی قلمداد شده، سننی که تغییر ناپذیرند.نمونهای از این نوع آیات عبارتند از:
لن یضروکم الا أذی و ان یقاتلوکم یولوکم الادبار ثم لا ینصرون. 50
هرگز(دشمنان اسلام)آسیب و زیان سخت به شما نتوانند رسانید مگر آن که از نکوهش و یاوهسرایی اندکی شما را بیازارند و اگر به کارزار شما آیند از جنگ خواهند گریخت و از این وقت هیچ وقت پیروز نخواهند بود.
ولو قاتلکم الّذین کفروا لولوالادبار ثم لا یجدون ولیا ولا نصیرا.سنة اللّه التی قد خلت من قبل ولن تجد لسنة اللّه تبدیلا. 51
و اگر کافران با شما مسلمین به جنگ برخیزند، از قتال شما پشت برگردانیده و فرار کنند و دیگر هیچ یاور و ناصری برای خود نیابند.سنت الهی و قانون نظام الهی بر این بوده(که حق بر باطل پیروز شود)و ابدا در این سنت خدا تغییری نخواهی یافت.
در آیهای دیگر، خداوند پیروزی نهایی را با وجود کمی تعداد مجاهدین، برای مؤمنین مسلم دانسته و فرموده در صورتی که تعداد شما نصف کافران باشد، بازهم بر آنها غلبه خواهید کرد.بنابراین مشخص می شود که عامل پیروزی در جهاد تنها کمیّت و تعداد نفرات نبوده بلکه عامل اصلی، صبر و ایمان مؤمنان است که دشمنان اسلام فاقد آن هستند.
فأن یکن منکم مائة صابره یغلبوا ماتین وان یکن منکم الف یغلبوا الفین بأذن اللّه، واللّه معالصابرین. 52 پس اگر صد نفر صبور و پایدار باشید بد دویست نفر واگر هزار نفر بردو هزار نفر به اذن خدا غالب خواهید شد، و خدا با صابران(اهل ایمان)است.
با در نظر داشتن اینکه خداوند در آیه ماقبل آیه فوق، این تفاوت تعداد مؤمنین با کافران را دهبرابر دانسته و صد نفر مسلمانان مؤمن را قادر به غلبه بر هزار نفر کافر میداند، و پس از آن که مؤمنین ضعف از خود نشان دادند، این نسبت را به صورت آیه فوق به دو برابر تقلیل داده است، کاملا نقش ایمان به خدا و پایبندی به احکام اسلامی در پیروزی بر دشمنان به عنوان اصلیترین و اساسیترین عامل روشن میگردد.
در آیه دیگری خداوند امر کارزار مؤمنین با کافران را به خویش نسبت داده و آن را در ظلّ تأییدات خویش قلمداد میفرماید:
فلم تقتلوهم ولکن اللّه قتلهم و ما رمیت اذرمیت ولکن اللّه رمی. 53
(ای مؤمنان)نه شما بلکه خدا کافران را کشت(ای رسول)چون تو تیرافکندی نه تو بلکه خدا افکند.
نوع دیگر امدادهای غیبی که در آیات قرآن بیان شده است، کم جلوه دادن مشرکین و کفار در نظر اهل ایمان است تا خداوند بدین وسیله ترس از دشمن را از دل مؤمنان بیرون کرده و در مقابل با ایجاد جرأت و شهامت و شجاعت بیشتری آنان را وادار به جهاد و مبارزه علیه دشمنان اسلام نماید:
اذ یریکهم اللّه فی منامک قلیلا ولو اریکهم کثیرا لفشلتم ولتنازعتم فیالامر ولکن اللّه سلم.انه علیم بذاتالصدور. 540
و یادآور(ای رسول)آنگاه که دشمنان را در چشم تو(و اصحابت)اندک نشان دادیم(تا قوی دل شوید)و اگر سپاه دشمن را بسیار به چشم شما نشان داده بودیم کاملا هراسان و بد دل شده و در امر(رفتن به جنگ)جدل و مخالفت میکردید، لیکن خدا(شما را از آسیب دشمن)به سلامت داشت که او دانا و متصرف در اندیشههای درونی دلهای خلق است.
و أذ یریکموهم أذالقیتم فی اعینکم قلیلا و یقللکم فی أعینهم، لیقضی اللّه امرا کان مفعولا، و الی اللّه ترجع الامور. 55
و یاد آور زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد(تا قوی دل شده از آنها نیندیشید)و شما را نیز در چشم دشمن کم بنمود(تا تجهیز کامل و تهیه مهمات جنگ نکنند)تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده(غلبه اسلام)اجرا فرماید و بازگشت امور به سوی اوست.
و بالاخره شکل دیگر امدادهای غیبی الهی به صورت فرستادن ملائکه و فرشتگان به مدد و یاری مؤمنین، به منظور دلگرمی آنان در امر مبارزه و جهاد میباشد، این امر در آیاتی از قرآن کریم به صورت شخصی بیان شده است:
لقد نصرکم اللّه فی مواطن کثیرة و یوم حنین أذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا و ضاقت علیکم الارض بما رحبت ثم ولیتم مدبرین ثم انزل اللّه سکینته علی رسوله و علی المومنین و انزل جنودا لم تروها و عذب الذین کفروا، وذلک جزاء الکافرین. 56
خدا شما مسلمانان را در مواقعی بسیار(سخت و دشوار)یاری کرد ونیز در جنگ حنین که فریفته و مغرور بسیاری لشکر اسلام شدید و آن لشکر بسیار اصلا به کار شما نیامد و زمین بدان فراخی بر شما تنگ شد(دشمن بر شما چیره و قوی پنجه گردید)تا آن که همه رو به فرار نهادید.آنگاه خدای قادر مطلق وقار و سکینه خود را بر رسول خود و بر مؤمنان نازل فرمود و لشکرهایی از فرشتگان که شما نمیدیدید به مددتان فرستاد و کافران را(پس از آن که غالب و قاهر بودند)به عذاب وذلت افکند و این است کیفر کافران.
ولقد نصرکم اللّه ببدر و انتم اذلة فاتقوااللّه لعلکم تشکرون.اذ تقول للمؤمنین ألن یکفیکم أن یمدکم ربکم بثلاثة آلاف من الملائکة منزلین.بلی أن تصبروا و تتقوا ویأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة آلاف من الملائکة مسومین.و ما جعلهاللّه الا بشری لکم ولتطمئن قلوبکم به و ماالنصر الا من عنداللّه العزیز الحکیم. 57
و همانا شما را بحقیقت در جنگ بدر یاری کرد وغلبه بر دشمن داد با آن که شما از هر جهت در مقابل دشمن ضعیف بودید، پس راه خداپرستی و تقوی پیش گیرید باشد که شکر نعمتهای خدا به جا آرید.ای رسول به یادآر آنگاه که مؤمنان را گفتی آیا خداوند به شما مدد نکرد که سه هزار فرشته به یاری شما فرستاد؟بلی اگر صبر و مقاومت در جهاد پیشه کنید و پیوسته پرهیزکار باشید چون کافران بر سر شما شتابان و خشمگین آیند خداوند برای حفظ و نصرت شما پنجهزار فرشته را با پرچمی که نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما میفرستد.و خدا آن فرشتگان را نفرستاد مگر برای این که به شما مژده فتح دهد و دل شما را به نصرت خدا مطمئن کند و فتح و پیروزی نصیب شما نگشت مگر از جانب خدای توانای دانا. اذ تستغیثون ربکم فاستجاب لکم انی ممدکم بالف من الملائکة مردفین.و ما جعله اللّه الا بشری ولتطمئن به قلوبکم و ماالنصر الا من عنداللّه ان اللّه عزیز حکیم. 58 به یاد آر هنگامی را که به پروردگار خود استغاثه و زاری کردید(که شما را بر دشمن غلبه دهد)دعای شما را اجابت کرده(وعده داد)که من سپاهی منظم از هزار فرشته بر شما میفرستم.و این فرشتگان را خدا نفرستاد مگر آن که مژده پیروزی باشد و دلهای شما را(به وعده خدا)مطمئن سازد که نصرت و پیروزی نیست مگر از جانب خدا که خدا در کمال قدرت و حکمت است.
4-دستهای دیگر از آیات آنهایی هستند که مسلمین را از هرگونه جنگ و خونریزی ناحق بازمیدارند.براساس مباحثی که تاکنون داشتیم، مشخص شد که خداوند جهاد و مبارزه را تحت شرایط خاصی علیه دشمنان اسلام جایز و واجب شمرده است و گرنه مسلمانان حق مقاتله با برادران ایمانی خویش و سایر کسانی که خواهان همزیستی مسالمت آمیز با مسلمین بوده و آیین اسلام را محترم شمارند، ندارند.اسلام سخت از برادرکشی و خونریزی به ناحق جلوگیری فرموده و آن را شدیدا مذموم داشته و محکوم فرموده است.این امر در آیاتی چند از قرآن مجید صراحت دارد:
ولا تقتلوا انفسکم ان اللّه بکم رحیما. 59
(ای مؤمنان)یکدیگر را نکشید که البته بسیار خدا به شما مهربان است(و هرگز به قتل و ظلم شما در حق یکدیگر راضی نیست).
و من یقتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدا فیها و غضب اللّه علیه و لعنه و اعدله عذابا عظیما. 60
هرکس مؤمنی را بعمد بکشد مجازاتش آتش جهنّم است که در آن جاوید، معذب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید مهیا سازد.
و ما کان لمؤمن ان یقتل مؤمنا الا خطا و من قتل مؤمنا خطا فتحریر رقبة مؤمنة و دیة مسلمة الی اهله. 61
هیچ مؤمنی را نرسد که مؤمنی را به قتل رساند مگر به اشتباه و خطا مرتکب آن شود و در صورتی که به خطا هم مؤمنی را مقتول ساخت باید کفاره این خطا، بنده مؤمنی را آزاد کند و خونبهای آن را به صاحب خون تسلیم نماید.
در اسلام قتل نفس حرام است و به قدری مورد نکوهش قرار گرفته که خداوند کشتن به ناحق یک نفر را معادل فتل و از بین بردن تمامی انسانها دانسته و میفرماید:
من قتل نفسا تغیر نفس اوفساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا. 62
هرکس نفسی را بدون قصاص و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کند به قتل برساندمثل آن باشد که همه مردم را کشته است.
و لا تقتلوا النّفس الّتی حرّم اللّه إلاّ بالحق. 63
و نفسی را که خدا حرام کرده جز به حق(به حکم حق و قصاص)به قتل نرسانید.
و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیّه سلطانا فلا یسرف فی القتل إنّه کان منصورا. 64
و هرکس که خون مظلومی را به ناحق بریزد ما به ولی او تسلط بر قاتل دادیم پس در مقام انتقام آن ولی در قتل و خونریزی اسراف نکنید که او از جانب ما مؤیّد و منصور خواهد بود.
باتوجه به آیاتی که مورد بحث قرار گرفت کاملا مشخص میشود که مواضع کنونی ایران در جنگ تحمیلی مصداق بارز جهاد فی سبیل الله بوده و مواضع و عملکرد رژیم متجاوز عراق براساس همان معیارهایی است که خداوند متعال جنگ با آنها را جایز دانسته و مسلمین را امر به جهاد و مقاتله آنان کرده است.عملکرد رژیم بعث عراق در شروع جنگ تحمیلی و حمله به جامعه اسلامی ایران و نیز طی سالیانی که از شروع این جنگ میگذرد جای هیچگونه شکی باقی نمیگذارد که ادعای ما امری کاملا بدیهی است.رژیم عراق نمونه عالی، محار بین و مفسدین، دوستان و هواداران شیطان، مادی گرایان، کافران مشرکین و منافقین، ظالمین و ستمگران، ملعونین و تبهکاران و پیمان شکنان میباشد یعنی همان گروههایی که براساس آیات ذکر شده جنگ با آنها بر مسلمین واجب و لازم است، گذشته از این، این رژیم مصداق کامل متجاوز به اسلام و جامعه اسلامی است و سیاست ایران در این جنگ سیاست مقابله به مثل و دفاع مشروع میباشد یعنی یکی دیگر از اصولی که بر جهاد اسلامی حاکم است کاملا در این جنگ وجود دارد.بنابراین میتوان با توجّه به مواضع و عملکردهای رژیم بعث عراق و جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی معیارهای کامل«باطل»و«حق»را مشاهده نمود و تمامی معیارهای باطل را بر رژیم بعث عراق منطبق دانست همانطور که همگی معیارهای حق بر جمهوری اسلامی ایران منطبق است، بنابراین باید با توجه به امدادهای غیبی که همواره متوجه مسلمین بوده و در این جنگ نیز در جبهههای ایران مشهود است-و این نیز خود یکی از نشانههای«حق»در مواضع ایران میباشد-با عزمی راسخ در انهدام و محو رژیم کافر بعث عراق از صحنه تاریخ کوشید و این لکه ننگ را از جامعه مسلمین پاک کرد.
«من الله التوفیق و علیه التکلان»